بیا مال تو رو لعنت کنیم
نام او آلیس است، نام خانوادگی او را به خاطر نمی آورم
پدربزرگ به اندازه کافی نگه داشت چون فقط وانمود می کرد که مشغول یک کتاب است. اما چه کسی انتظار دارد که او روی فلفل قدیمی بپرد؟ جشنی برای پدربزرگ - تقدیر درست در دهان او!
حتی کاملاً مشخص نیست که آیا برادر به خواهرش کمک کرده، او را خوشحال کرده یا به او آموزش داده است. در هر صورت، او باید پس از چنین لعنتی از او سپاسگزار باشد. خنده دار است که ببینیم او چگونه از فالوس و اسباب بازی هایش برای ایجاد سوراخ مقعدی خواهرش استفاده می کند. روشن و هیجان انگیز است، و شما می توانید جزئیاتی را که بسیار ارزشمند هستند در فرآیندی مانند این مشاهده کنید. من نمی دانم دفعه بعد او را با چه چیزی روشن می کند.
اسم مدلش چیه
چطوری با یه همچین همسری زندگی میکنی تو کل احمقی.
لعنتی، برای جوراب شلواری متاسفم...
زن خوب و زیبا نیز او را دوست دارد!
درست مثل ماهی قرمزی که ماهیگیران با تور به ساحل کشیده اند. او از کجا می دانست که آنها چه آرزویی داشتند، که او بلوند می شد. با این حال، او همچنین باید آرزوی دوم خود را محقق می کرد - اجازه دادن به آنها در تمام شکاف هایش. من فکر می کنم او به آرزوی سوم خود نیز خواهد رسید - مکیدن ماشین! بنابراین اکنون او باید کمی بیشتر از پدربزرگ افسانه در خشکی بماند. چون انگار دوست داره مکیدن و قورت دادن رو هم دوست داشته باشه!
ویدیو های مرتبط
خیلی خوب؟ چه خبر؟